آب شدن یخ فاصله ها
به گزارش وبلاگ محتوا، هر وقت فردی در زندگی خود دچار استرس، بلاتکلیفی یا حتی آسیب می گردد، یکی از مؤثرترین روش های رفع این مسائل آن است که با صحبت و به عبارت دیگر، درد دل کردن این هیجانات را رفع کند.قرن هاست که متخصصان معقدند قدرت بیان احساسات و تقسیم آنها با فرد دیگر عامل مثبتی است که می تواند مرهمی بر زخم های به وجود آمده باشد.در شروع قرن 19 میلادی،
آب شدن یخ فاصله ها
هر وقت فردی در زندگی خود دچار استرس، بلاتکلیفی یا حتی آسیب می گردد، یکی از مؤثرترین روش های رفع این مسائل آن است که با صحبت و به عبارت دیگر، درد دل کردن این هیجانات را رفع کند.قرن هاست که متخصصان معقدند قدرت بیان احساسات و تقسیم آنها با فرد دیگر عامل مثبتی است که می تواند مرهمی بر زخم های به وجود آمده باشد.در شروع قرن 19 میلادی، فروید صحبت درمانی را پیشنهاد کرد و صدها سال است که این روش مؤثر، همچنان ادامه دارد.وقتی در زندگی ما، استرس به وجود می آید و هر روز بر آن افزوده می گردد، به تدریج در جسم و روح ما تاثیر می گذارد.پزشکان هر روزه صدها بیماری گوناگون مثل بیماری های قلبی، گوارشی، مسائل خواب،افسردگی و اضطراب را تشخیص می دند و معتقدند در بیشتر این موارد عامل اصلی، استرس هیجانی و روحی است.در اغلب اوقات زخم های احساسی درمان نشده و مسائل دیرینه، کهنه روحی باعث بروز این مسائل در افراد می گردد و درمان اصلی آنها ترمیم زخم های احساسی قدیمی و تازه است.تنها راه درمان این زخم های روحی آن است که افراد با هم صحبت نموده و احساسات خود را با هم تقسیم نمایند.بسیاری افراد با هم زندگی می نمایند اما در سینه آنها احساساتی حل نشده وجود دارد که ناگهان خود را به صورتی دیگر نشان می دهد.همسران باید خود را به صورتی دیگر نشان می دهد.همسران باید درباره احساسات یکدیگر با هم صحبت نمایند، هر چند دلایل آنها برای صحبت با هم تفاوت داشته باشد.زن ها وقتی صحبت می نمایند تازه متوجه می شوند که چه پیش آمده و چه اتفاقی از پس آن رخ می دهد.این بزرگترین بهره ای است که زنان از صحبت با همسر می برند.بسیاری از زنان وقتی درباره احساسی ویژه صحبت می نمایند، تنها می خواهند بدانند نوع دیگر احساسی که می تواند به وجود بیاید چیست؛ مثلا درباره احساس تنفر از یک نفر صحبت می نمایند، تا غیر مستقیم بفهمند نظر همسرشان چیست و آیا اصلا باید آن فرد را دوست داشت یا از او متنفر بود.آنها با هم صحبت کردن می خواهند به نوعی به نتیجه گیری برسند.بیشتر زنان مدام از احساسات خود حرف می زنند تا به این وسیله زخم های کهنه و تازه درمان گردد.آنها در اصل به یک مستمع حساس احتیاج دارند.یادتان باشد 90 درصد احساساتی که در یک لحظه در شما پدید می آید، انعکاسی از تجربیات گذشته شماست و تنها 10 در صد این احساسات، نو و تازه است.از طرف دیگر، مردان با شنیدن صحبت های دیگران، به نتیجه ای نو می رسند و بهره می برند.بسیاری از مردان وقتی استرس دارند، تنها در حدی احساساتشان را بیان می نمایند که ضروری است و در عوض بیشتر منتظرند تا طرف مقابل حقایق و عقاید خود را به او بگوید.آنها به این طریق اطلاعات نوی به دست می آورند؛ دوباره به غار تنهایی خود بر می گردند و بعد درباره حل مسائل تصمیم می گیرند.پس معین شد که مردها صحبت می نمایند، تا راهکار های نوی به دست آورند و زن ها صحبت می نمایند تا احساس واقعی خود را بروز دهند و احساس راحتی نمایند.آنها اصلا در پی راهکار نیستند بلکه فقط می خواهند به لحاظ روحی تخلیه شوند.در اصل، هر دوی آنها از نظر عاطفی و احساسی خود را تخلیه می نمایند و انرژی مثبت به دست می آورند اما روش و هدف آنها کاملا فرق دارد.در این شرایط، برترین راه این است که همواره درباره احساسات خود با همسرتان صحبت کنید.اوایل ممکن است کمی خسته باشد اما وقتی نتایج مثبت آن را دیدید، خودتان بیشتر به ادامه این روش راغب می شوید.
هم صحبتی، از مسائل می کاهد
اما ایا صحبت از مسائل، واقعا آنها را حل می نماید؟ پاسخ این سؤال، مثبت است.به روشنی این اتفاق می افتد.در علم روانشناسی این کاملا جا افتاده است که مؤثرترین روش درمانی چه از نظر مدت زمان لازم و چه از نظر بقای نتایج آن، تنها صحبت کردن درباره مسئله و مشکل است.صحبت درباره مسائل باعث می گردد فرد علل استرس ایجاد شده را آنالیز کند و به این ترتیب، می تواند درباره راه های کاهش آن، بیشتر متمرکز گردد.در یک نظرسنجی ای که اخیرا اجرا شده است، از هر 10 آمریکایی، 9 نفر معتقد بودند صحبت درمانی به آنها یاری نموده است؛ اما با چه کسی باید صحبت کرد؟ طبیعی است که اگر همسران ارتباط خوبی با هم برقرار نموده باشند، حاضر نیستند به جز با یکدیگر با فرد دیگری درباره مسائل و مسائل خود صحبت نمایند.اگر این ارتباط دوطرفه به خوبی برقرار نشده باشد، استرس شدیدی به طرفین وارد می گردد.توصیه می گردد به جای اینکه با غریبه ها و حتی آشنایان دور در این باره صحبت کنید(که البته بیشترا مشکلتان را حل نمی نمایند و به آن اضافه هم می نمایند)با یک مشاور گفت و گو کند تا علاوه بر رفع مشکل فعلی، مشکل ارتباطی شما با همسرتان را هم رفع کند.درباره صحبت با یک مشاور اصلا نترسید.فکر نکنید درمانده شده اید یا قادر نیستید خودتان مشکلتان را حل کنید.اگر در این باره با مشاور صحبت کنید، اولا حمایتی غیر شرطی از فردی آموزش دیده و متخصص دریافت می کنید.او بدون هیچ توقعی به صحبت شما گوش می دهد و شما را مورد حمایت قرار می دهد.دوم اینکه به شما یاد می دهد واقعا مسئول چه وقایع و رخدادهایی در زندگی خود هستید و چه مسائلی اصلا تحت کنترل شما نیست و نباید به خاطر وقوع آنها خود را سرزنش کنید.
کاسه صبر خود را لبریز نکنیم
آثار منفی صحبت نکردن درباره مسائل و مسائل روشن است.تحقیقات نشان داده است، افرادی که آنقدر درباره مسائلشان صحبت نمی نمایند، تا کاسه صبرشان لبریز گردد، دچار مسائل جسمی و روحی زیادی می شوند.اضطراب، افسردگی، خستگی، دردهای مزمن و مسائل گوارشی در این افراد زیاد دیده می گردد.بسیاری از زوجین از چنین مسائلی شکایت دارند، در حالی که مشکل اصلی آن است که درباره مسائل ومسائلشان با هم صحبت نمی نمایند.انگیزه های متفاوت همسران از هم صحبتی
بیشتر مواقع همسران در ارتباطشان مشکل زبانی دارند.آنها مایلند با هم صحبت نمایند اما مشکلشان این است که زبان یکدیگر را نمی فهمند.البته حقیقتاً آنها به یک زبان صحبت می نمایند اما در اصل هدف آنها از صحبت کردن فرق دارد.به این علت که فکر می نمایند زبان همدیگر را متوجه نمی شوند و در نتیجه سعی می نمایند کمتر با هم صحبت نمایند.همین مسئله فاصله بین آنها را بیشتر می نماید.استرس آنها بیشتر می گردد و هر دو در یک چرخه معیوبی می افتند که زندگی را برای هردویشان به جهنم تبدیل می نماید.اگر زبان هسمرتان را بشناسید، در این زمینه مسئله ای نخواهید داشت.مردان بدانند که همسرانشان صحبت می نمایند تا اهداف و وقایع مربوطه را بیشتر بشناسند.مسائلی را که در ذهنشان می گذرد طبقه بندی می نمایند تا در نهایت از لحاظ روحی تخلیه شوند و احساس بهتری داشته باشند؛ در ضمنً زنان با صحبت کردن، مشکل خود را با همسرشان تقسیم می نمایند، احساسشان را کامل و با تفسیر زیاد بیان می نمایند تا در ارتباط با همسر خود صمیمیت بیشتری به دست آورند.آنها در صحبتشان نه به راهکار احتیاج دارند، نه به قضاوت شما دل بسته اند بلکه فقط و فقط می خواهند احساسشان را درباره قضیه با شما تفسیم نمایند.در این مواقع شما به اسم یک مرد باید فقط مستمع خوبی باشید.
با او همدردی کنید و اصلا راهکار ارائه ندهید چون در بسیاری از موارد این مسئله همسر شما را عصبانی می نماید.وقتی سعی می کنید مدام به او راهکار نشان دهید، در خاتمه او احساس می نماید اصلا به او گوش ننموده اید.فقط مستمع خوبی باشید.همین کافی است.زنان باید بدانند وقتی مردها درباره مسئله ای صحبت می نمایند، در پی راهکار آن مسئله و مشکل هستند.بنابراین آنها مثل شما احتیاجی به بیان کامل و مفصل احساسات خود ندارند، در بیشتر این مواقع سکوت نموده و فکر می نمایند تا راهکاری پیدا نمایند و وقتی مسئله را با شما در میان می گذارند، از شما راهکار می خواهند؛ فقط همین.
مردان یاد بگیرند که صبورانه(و نه بی تفاوت)به صحبت های همسرشان گوش دهند و زنان بدانند که هسمرشان در صحبت کردن خود در پی راهکار هستند، نه بیان احساسات.
منبع:نشریه خانواده مطهر
منبع: راسخون